ایران
خوشا مرزایران عنبرنسیم که خاکش گرامی تراز زرّوسیم
زمینش همه عنبرو مشک ناب بجوی اندرش آب درّ خوشاب
فضایش چو مینوبه رنگ و نگار به یک سو زمستان دگر سو بهار
همه کوهسارش چوخلدبرین همه مرغزارش خوش ودل نشین
هوایش موافق به هر آدمی زمینش سراسرپراز خرّمی
بهرسوی این ملک باآفرین یکی بوم فرخنده بینی گزین
گرازفارس گویی بهشتی خوش است همه مرز آن خرّم ودلکش است
به یکسوی اهوازمینوسرشت که سبزاست وخرم چوباغ بهشت
گرازملک کرمان سرایم رواست که هندوستانی خوش آب وهواست
بنزدکسی کوبود فرهمند یکی نیل کوچک بود هیرمند
خراسان زچین وختن خوشتراست که خاکش به مانند مشک تراست
صفاهان چنودرخهان شهرنیست نداندکسش کزخرد بهرنیست
نوازنده بلبل به باغ اندرون گرازنده آهو براغ اندرون
عروس جهان است ملک اراک که سرتاسرش مشک بیزاست خاک
هم ازعهدجمشیدوکاوس کی نبوه است ملکی به خوبی چو ری
هم آن آذرابادگان کشوریست که برروم وشامش بسی برتریست
گرآیی سوی رشت وملزندران پراز سبزه بینی کران تا کران
همه بوستانش سراسر گل است به باغ اندرون لاله وسنبل است
سالار نامه