بی شک اعتبار هر جایگاهی برآمده از انسان هایی است که بدان تکیه می زنند و این افراد هستند که به جایگاه ها اعتبار می بخشند نه بالعکس.
مکان در لغت فارسی مترادف با " جا، جایگاه، حله، ربع، فضا، محل، مسکن، مقام، مقر، موضع، رتبه، پایه، جاه، منزلت " و مکین نیز مترادف با " جا گرفته، جای گیر، صاحب پایگاه و منزلت " بکار رفته است و در واقع مکان ظرفی است برای مکین.
بی شک اعتبار هر جایگاهی برآمده از انسان هایی است که بدان تکیه می زنند و این افراد هستند که به جایگاه ها اعتبار می بخشند نه بالعکس.
اما چرا برداشتی وارونه از این مساله رفته رفته دارد فرهنگ غالب مردم جامعه ما می شود؟
چرا مخاطب ما در صحبت هایمان مکان است نه مکین؟
چرا اگر احترامی میگذاریم یا احترامی می شویم به واسطه مکان است نه مکین؟
چرا وقتی از تریبونی کسی را فقط به نام صدا بزنند بی تفاوتیم، اما اگر همان فرد را با عنوانش صدا بزنند چشم ها یمان گرد میشود؟
چرا وقتی عنوانی را به یدک می کشیم کارها و مشکلاتمان بدون نوبت حل می شود ولی وقتی عنوانی نداریم باید نوبت را رعایت کنیم؟
چرا دعوای امروزه ی ما بر سر مکان ها ست؟
چرا دیگر مکینِ شایسته کمیاب است؟
چرا مکین ها می خواهند به هر قیمت و ذلتی بمانند؟
چرا مکان ها فروشی شده اند؟
اینها صرفا سوالاتی است که به ذهنم خطور کرده شاید پراکنده و بی نظم بیان شده باشند اما می توانند تنبهی برای نفس خفته ام باشند