«ی»مصدری به معانی زیر:
الف:به معنای فاعلی وشغل مانندجادوگری؛چوب بری؛معلمی
ب:به معنی داشتن دین ودانش مانند:مسلمانی،قلندری
ج:به معنای فن،هنروآیین :کلاهداری،سوارکاری،دین داری
د:به معنای مکان وشغل:عکاسی ومسافربری
ه:به معنای داشتن صفت:خوبی ،بدی
2-فقط وحدت:آن را که به جای توست
کرمیعذرش بنه ارکند به عمری ستمی
3:فقط نکره:کسانی که بد راپسندیده اند
4:نکره ووحدت:نشاید هوس باختن با گلی(نکره
ووحدت)که هر بامدادش بودبلبلی((نکره
ووحدت)
5:نسبت:به معانی زیر:
مکان:نیریزی، صفت
ساز:هنری،آبی؛مفعولی:سفارشی/سازمان:شهر
داری؛/اسم آلت:ترشی خوری،ماست
خوری؛//رنگ:شیری،آبی//گرامی
داشت:حضرت استادی فرمودند//قیدساز:غصری مهمان داریم،بخندید
خندیدنی شاهوار//شناسه:رفتندی//تمنی:کاش
آمدی//بدل کسره:گلوی او
//فاعلی:جنگی//شغل:کاهویی،مغازه کامپیوتری